جدول جو
جدول جو

معنی پی جوئی کردن - جستجوی لغت در جدول جو

پی جوئی کردن
(هََ بَ)
کاوش کردن. تجسس کردن، ایز جستن. رد پای کسی را برداشتن
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

پی جوری کردن
(هََ)
پی جوئی کردن. رجوع به پی جوئی کردن شود
لغت نامه دهخدا
پیشگوئی کردن
(هََ قَ مَ)
گفتن از پیش، خبر دادن و آگاهانیدن از قبل
لغت نامه دهخدا
تصویری از پی جویی کردن
تصویر پی جویی کردن
پی جویی کردن
ایز جستنرد پای کسی را یافتن، تفحص کردن تجسس کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پی جوری کردن
تصویر پی جوری کردن
پی جوری کردن
پی جویی کردن
فرهنگ لغت هوشیار